بیماری چیست ؟Ms
بیماری MS یا multiple sclerosis یعنی سفت شدن و خشک شدن مکانهای مختلف) یکی از شایعترین بیماریهای مغز و اعصاب) بوده و در حدود 50000 نفردر ایران به آن مبتلا هستند و عمدتا” در بالغین جوان بروز می کند. این بیماری از نظر بالینی با درگیری قسمتهای مختلف سیستم اعصاب مرکزی در زمانهای مختلف مشخص می گردد. بدین شرط که دیگر اختلالات عمل چند کانونی سیستم اعصاب مرکزی رد شده باشد. بیشترین میزان بروز بین 40-20 سالگی است. زنان تقریبا” دوبرابر مردان مبتلا می شوند.
بررسی ها نشان دهنده افزایش شیوع بیماری با افزایش فاصله از خط استوا است و در بین مدارهای 40 درجه شمالی و جنوبی جمعیتی که در معرض خطر بالای ابتلا به بیماری باشند وجود ندارد. بررسی دوقلوها بروز بیماری در اعضای یک خانواده و ارتباط با عوامل ژنتیک را نشان داده است. بیشتر آسیب این بیماری به ورید ها یا سیاهرگها است. این ضایعات در ماده سفید نخاع و مغز و در عصب بینایی دیده می شود. علت بیماری نامشخص است، اما به نظر می رسد که بدن بطور بی اختیاری بر علیه اجزای خودش مواد مضر تولید می کند و باعث اختلال کارآنها می گردد. ویروس ها می توانند چنین مشکلاتی را ایجاد کنند، البته هنوز ثابت شده نیست.
بررسی بیماری MS از دیدگاه آسیب شناس بیماریهای بدن
حداکثر بروز این بیماری در سنین بین 18-40 سالگی است.علت بیماری مشخص نیست، ولی احتمالا” بدن در مقابل اجزاء خودی واکنش نشان داده (در واقع خودی به خودی حمله می کند، برخلاف بیماری عفونی که بدن همیشه در مقابل یک مهاجم حمله می کند). اگر فردی (بیشتر از 15 ساله) ساکن در منطقه ای که شیوع بیماری بالاست، به مناطقی برود که شیوع کمی دارد میزان خطر به همان اندازه ای خواهد بود که در منطقه شیوع بالا بوده، ولی اگر مهاجرت پیش از 15 سالگی باشد، خطرابتلا به بیماری متناسب با محل سکونت فعلی وی خواهد بود. این امر نقش مواجهه زود هنگام را با یک عامل محیطی در ایجاد بیماری مؤثر می سازد. علاوه بر اینها نقش عوامل ژنتیک هم موثر بوده است.
بیماری با علایم مختلفی می تواند بروز کند و شکایت اولیه ضایعه عبارتند از: ضعف موضعی، کرختی، گزگز یا عدم تعادل یک اندام، کاهش یا تاری دید ناگهانی در یک چشم، دوبینی، عدم تعادل یا اختلال عمل مثانه که باعث فوریت در دفع یا تأخیر شروع ادرار می گردد. این علایم گذرا بوده، طی چند روز تا چند هفته از بین می روند. هر چند که معاینه دقیق عصبی ممکن است نشان دهنده باقی ماندن برخی اختلالات باشد، بیماری در دیگر مبتلایان به صورت فلج همراه با اختلالات حسی رخ می دهد.
بین نخستین حمله تا حمله بعدی ممکن است ماه ها تا سالها فاصله وجود داشته باشد. پس از گذشت این دوره، علایمی جدید بروز کند یا علایم قبلی عود کرده، پیشرفت کند. عود ممکن است در نتیجه عفونت رخ دهد و در زنان در 3 ماه نخست پس از زایمان شایعتر است. افزایش درجه حرارت ممکن است سبب تشدید گذرای علایم در بیمارانی که نقص آنها ثابت است، شود. با گذشت زمان و پس از چند عود و بهبود ناقص، بیمار تدریجا” در نتیجه ضعف، سستی، اختلال حس، عدم تعادل اندام ها، اختلال بینایی و بی اختیاری ادرار ناتوان می شود.
علایم در شروع بیماری
– اختلال حس 37% بیماران
– اختلال راه رفتن 35% بیماران
– ضعف یا ناهماهنگی اندام تحتانی 17% بیماران
– افت بینایی 15% بیماران
– ضعف یا ناهماهنگی اندام فوقانی 10% بیماران
– دوبینی 10% بیماران
التهاب چشمی ( optic nouritis)
التهاب چشمی ممکن است اولین تظاهر باشد. به دلیل ماهیت گذرای نقص بینایی و فقدان یافته های فیزیکی، گاهی شکایت آنها به عنوان هیستری( تمارض به بیماری) تشخیص داده می شود. ممکن است حمله های عود کننده وجود داشته باشد و چشم دیگر معمولا” درگیر بشود. به طور کلی میزان شیوع نوریت اپتیک در این بیماری 90% است و شناسایی گرفتاری علامت دار یا تحت بالینی عصب اپتیک، سرنخ مهمی است.
دوبینی شکایتی شایع در مراحل اولیه است که اغلب ناشی از گرفتار شدن یک قسمت مغز است. معمولا” دوبینی در نگاه به کناره های سمت راست و چپ رخ می دهد. نیستاگموس (حرکات تکانشی غیر ارادی چشمها به راست و چپ) یک علامت شایع است و بر خلاف اکثر تظاهرات بیماری( که تمایلی به فروکشی دارند) اغلب دایمی است.
انواع بیماری بر اساس سیر آن، عبارتند از:
1- نوع عود کننده بهبود یابنده(85%) که در آن پیشرفتی در بین حملات رخ نمی دهد.
2- نوع پیش رونده ثانویه (85% موارد پس از 25 سال) که با پیشرفت تدریجی پس از یک دوره عود و بهبود اولیه مشخص می گردد .
3- پیش رونده اولیه ( 10% ) که در آن بیماری از آغاز به صورت تدریجی پیشرفت می کند.
نوع پیش رونده- عودکننده نادر بوده، در آن به سیر پیش رونده اولیه عود های حاد اضافه می شود. معاینه در موارد پیشرفته اغلب نشان دهنده آتروفی اپتیک نیستاگموس اختلال تکلم و نشانه های اختلال نورون های حرکتی فوقانی حسی و مخچه ای در برخی یا تمام چهار اندام می باشد. باید توجه داشت که تشخیص بر اساس یک علامت یا نشانه واحد داده نمی شود، بلکه بر تمامیت تابلوی بالینی که مشخص کننده در گیری نقاط مختلف سیستم عصبی مرکزی در زمان های مختلف می باشد، استوار است.
تشخیص بیماری MS
جهت تشخیص این بیماری باید ثابت نمود که حد اقل دو منطقه از ماده سفید مرکزی در زمان های مختلف دچار ضایعه شده اند. در بیماران با سیر عود کننده – بهبود یابنده و نشانه های درگیری حداقل دو منطقه از ماده سفید مرکزی، تشخیص قطعی بیماری از نظر بالینی ممکن است. در بیماران دارای ضایعات متعدد در ماده سفید و فقط یک حمله بالینی و یا بیماران دارای دو حمله بالینی و فقط یک مثانه عصبی تشخیص این بیماری داده می شود.
بررسی ها
بررسی ها در تائید تشخیص بالینی یا رد دیگر اختلالات مفید می باشد، اما به تنهایی تشخیص قطعی اسکلروز مولتیپل را ممکن نمی سازد. مایع مغزی-نخاعی آنها معمولا” غیر طبیعی است، در صورتی که در معاینه بالینی نشانه های درگیری فقط یک منطقه از سیستم عصبی مرکزی یافت شود. تشخیص اسکلروز مولتیپل منوط به اثبات درگیری بدون علامت دیگر مناطق با استفاده از آزمایش پتانسیل های بر انگیخته خواهد بود.MRI نیز در مشاهده ضایعات بدون علامت مفید بوده، امروزه به عنوان مهمترین روش در تأیید تشخیص مورد استفاده قرار می گیرد. در بیماران مبتلا به نوع نخاعی و بدون درگیری دیگر مناطق انجام میلوگرافی یا MRI نخاع ممکن است جهت رد ضایعات منفرد مادرزادی یا اکتسابی قابل درمان با جراحی لازم شود.
درمان بیماری MS
در مبتلایان به نوع عود کننده – بهبود یابنده، تزریق عضلانی اینترفرون B1-a به صورت هفتگی یا تزریق زیرپوستی اینترفرون B1-bبه صورت یک روز درمیان سبب کاهش میزان عود بیماری خواهد شد. تزریق زیر پوستی روزانه گلاتیرامراستات نیز مؤثر است. اینترفرون B1-a و گلاتیرامراستات علاوه بر پیشگیری از عود، بروز ناتوانی شدید را نیز در موارد عود کننده به تأخیر می اندازد.
ایمونو گلوبین وریدی IVIG نیز ممکن است سبب کاهش میزان عود بیماری شود، اما اطلاعات در این زمینه هنوز کامل نیست.
شایعترین عوارض اینترفرون ها، سندرمی شبیه سرماخوردگی ودر مورد اینترفرون B1-b ، واکنش در محل تزریق است. گلاتیرامراستات عموما” بدون عارضه است، اما ممکن است سبب بروز واکنش در محل تزریق شود و در حدود 15 درصد از بیماران پس از تزریق دچار حملات گذرای برافروختگی، تنگی نفس، احساس گرفتگی سینه، طپش قلب و اضطراب می شوند. هرسه دارو جهت استفاده در اسکلروز مولتیپل عود کننده مورد تأیید هستند، اما بهای آنها باید در مقایسه با کاهش نیاز به مراقبت های پزشکی و کاهش غیبت از کار در نتیجه استفاده از این داروها در نظر گرفته شود.
کورتون ها ممکن است سبب تسریع بهبود حمله حاد شوند، اما بر میزان بهبودی نهایی مؤثر نیستند. استفاده طولانی مدت از کورتون ها مانع عود نمی شود و به سبب عوارض متعدد نباید مورد استفاده قرار گیرد. روش پذیرفته شده ای جهت استفاده از کورتون ها وجود ندارد. کورتیکوتروپین (ACTH) بدین منظور دیگر مورد استفاده قرار نمی گیرد.
روش مشخصی جهت درمان مناسب حالت اولیه یا ثانویه وجود ندارد. اخیرا” نشان داده شده است که اینترفرون B1-b سبب کاهش سرعت پیشرفت بیماری در MS پیش رونده ثانویه بر اساس معیارهای بالینی و MRI می شود، اما در مورد تأثیر گلاتیرامراستات در این موارد اطلاعات کافی وجود ندارد. داروهای سایتوتوکسیک مانند سیکلوفسفامیاد ازاتیوپرین روکسات cladribine mitoxantrone ممکن است سبب کاهش سرعت پیشرفت بیماری در موارد پیشرونده ثانویه شوند، اما تأثیر این داروها قطعا” ثابت نشده است.
آزمایشگاه تخصصی کوثر با برخورداری از تجهیزات و پرسنل مجرب ، قادر به انجام خدمات نمونه گیری در منزل در مشهد می باشد.
پالس مقادیر بالای methy prednisolone یعنی 1 گرم روزانه در برخی موارد مؤثر است و عوارض طولانی مدت کمتری نسبت به داروهای سیتوتوکسیک دارد. درمان مؤثری جهت موارد پیشرونده اولیه وجود ندارد و صرفا” از اقدامات علامتی استفاده می شود.
حفظ سلامت عمومی و درمان نباید در درمان مبتلایان به اسکلروز کولتیپل فراموش شود. ورزش و درمان فیزیکی دارای اهمیت است، اما از ورزش بیش از حد به خصوص در دوره عود باید پرهیز کرد. خستگی پذیری زودرس مشکلی عمده در بسیاری از بیماران است و گاه با مصرف آمانتادین و یا یکی از داروهای ضد افسردگی مهار کننده برداشت اختصاصی سروتونین بهبود می یابد.
درمان گرفتگی عضلانی و نیز درمان مشکلات مثانه و روده ای اغلب مورد نیاز می باشد. متأسفانه درمان دیگر مشکلات این بیماری مانند اختلالات شناختی لرزه و اتاکسی معمولا” موفقیت آمیز نیست.
در زنان حامله کلیه داروهای ذکر شده در صورتی که فایده آنها برای مادر روشن شده باشد، می توانند در طول حاملگی ادامه داده شوند. این بیماران ممکن است به داروهای ضد اسپاسم پیشگیری جهت عفونتهای ادراری و روان درمانی نیز نیاز داشته باشند. به خانمهایی که مبتلا به MS هستند، باید آگاهی لازم در مورد افزایش میزان عفونتهای دستگاه ادراری، یبوست و تشدید خستگی و مشکلات حرکتی در طی حاملگی داده شود.
زنانی که مبتلا به فلج پاها یا هر چهار اندام هستند در معرض خطر زایمان زودرس هستند. زنانی که ضایعه ای در مهره ششم خود دارند، در معرض خطر مشکلاتی هستند ( اصطلاحا” دیس رفلکسی اوتونومیک). گرچه بعضی زنان علایم پیشرونده نسبتا” کمی در طول دوره حاملگی دارند، اما شعله ور شدن بیماری در طول سه ماه اول پس از زایمان شایع است. در این حالت شیر دادن از سینه ممکن است قطع گردد و بیمار برای مراقبت از نوزاد نیاز به کمک داشته باشد.
پیش آگهی
بیمار حداقل تا حدودی پس از حمله حاد بهبود می یابد، اما پیش گویی زمان حمله بعدی غیر ممکن است. خصوصیاتی که نشان دهنده پیش آگهی مناسب تر می باشند، عبارتند از: جنس مؤنث شروع قبل از 40 سالگی و تظاهر با علایم چشمی یا حس پیکری در مقابل علایم مخچه ای و هرمی. در نهایت بیمار تا حدودی دچار ناتوانی خواهد شد، اما ناتوانی در نزدیک به نیمی از بیماران 10 سال پس از شروع علایم خفیف تا متوسط است.